به بهانهی نمایشگاه نقاشیهای سلمان تور در موزهی ویتنی نیویورک[۱]
دیاسپورا اولین واژه ای است که در مواجهه با نقاشی های سلمان تور به ذهنم می آید. مرد سبزه ی شرقی با موهای مجعد تیره، اندامی ظریف که شاید کمی خمیده و بینی ای نه چندان کوچک، در بیشتر نقاشی هایش حضور دارد. جالبترین ویژگی چهره اش هم آن است که به غایت معصوم است. نگاهش جوری است انگار از پایین دارد به بالا نگاه میکند با آن چشمهای تیره. فرقی هم نمیکند چقدر آدم دوروبرشان باشد، اینجور آدمها غالباً تنها اند. حال کنجکاو میشوم بدانم آیا این فرد خود نقاش است؟
سلمان تور متولد ۱۹۸۳ در لاهور پاکستان است و دوره ی لیسانس و فوق لیسانسش را در آمریکا سپری کرده است. با دانستن محل تولدش به خیلی نکته ها در نقاشیهایش پی میبریم. همین دیاسپورایی که میگویم یا حتی تنهایی را تا ملیت نقاش را ندانیم شاید حس نکنیم. اینکه این سبزیِ یک کابوس است یا رویایی شیرین یا اینکه حال همه خوب است یا بد، همه با دانستن اینکه این نقاش از خانه اش دور است معلوم میشود.
فضای این نقاشیهای آخرش که بیشتر سبزاند، شلوغ است. یا در خانهای محفلی برپاست یا محیط پر ازدحامی مثل یک میخانه را نشان میدهد. فضایی که در عین نسبتاً آرمانی بودنش فضایی پیش پا افتاده، خصوصی و صمیمی است. کم نوری فضاها با تعداد فیگور زیاد، نقاشیهای لوترک را به یاد میآورد. البته نا گفته نماند اینکه رفتار تور در رنگگذاری با رنگ روغن بسیار شبیه به امپرسیونیستهاست به این شباهت کمک زیادی کرده است. رد قلموها و خطوط منحنی با فیزیک بدن و چهرهی مرد شرقی خوب جور در آمده و خصوصاً در پسزمینهها یادآور نقاشیهای مونک است. عدم قطعیتی که در این شیوهی رنگگذاری وجود دارد نشان دهندهی هوشمندی سلمان تور است؛ چراکه این شیوه تداعیکنندهی عدم قطعیتهایی است که نقاش سعی داشته به تصویرشان بکشد؛ از جنس و جنسیت گرفته تا نژاد، ملیت و هویت. اثری که منابع نورِ در صحنه، از چراغ و آباژور گرفته تا فلش دوربین عکاسی، بر روی فیگورها و اجسام اطراف گذاشته اند نیز یادآور سبک باروک است. تمامی این ها آگاهی و تسلط سلمان تور بر تاریخ هنر را گواهی میدهند. البته تاریخ هنر نوشته شده به دست مرد سفیدپوست اروپایی.
فرهنگ جهان وطنی هنوز نتوانسته همه گیر شود و شاید هیچ وقت هم نتواند. بعضی وقتها آن دور مانده از وطن هرقدر تلاش کند که بگوید «هرکجا هستم باشم آسمان مال من است» باز شب که میخوابد و آسمان را میبیند -با اینکه خیلی وقت است شبها وقت خواب خیلی هایمان دیگر آسمان را نمیبینیم- یادش می آید این آسمان همان آسمان نیست و به فرض هم که باشد قطعاً مال من نیست. نقاش، همان دورمانده از وطن، فرهنگ هیبریدی ای را در نقاشیهایش به نمایش گذاشته که دارد نگرشهای بنیادی نسبت به جنسیت و نژاد و ملیت را دگرگون میکند؛ اما هنوز دیاسپورا را میشود علی رغم همه ی سبزیها دید. اینقدر این حس خوب القا میشود که شک می کنم نکند اصلا دیاسپورا سبز باشد؛ همین وردینِ مخلوط شده با کمی سفید.
کارهای سلمان تور اکنون در مجموعه های دائمی موزه هنرهای معاصر شیکاگو، تیت انگلستان و موزه هنرهای ویتنی نیویورک قرار دارند.
[۱] Whitney Museum of American Art
نمایشگاه آثار سلمان تور از ۱۳ نوامبر ۲۰۲۰ تا ۴ آپریل ۲۰۲۱ با عنوان How Will I Know در این موزه برگزار می شود.
[۲] Henri Toulouse Lautrec
[۳] Edvard Munch