جرمی گدس نقاش نیوزلیندی متولد ۱۹۷۴ است.
گدس به نقاشی انسانهای غوطه ور و بی وزنش و مجموعه ای از آدمها و اشیاع منهدم شده و یا شناور در فضا مشهور است، او همچنین مجموعه ای مشهور از فضانورد با کبورتها دارد.
جرمی گدس در صحنه های فراموش نشدنی که فتورئالیسم را با سورئالیسم پسا آخرالزمان ترکیب کرده، فضانوردان را به زمین می اندازد، کبوترهای عظیم را در هوا پرواز می دهد، شمایلهای انسانی بر سطح دیوار را منهدم می شوند و به شکل غلو آمیزی به خود می پیچند.
نقاشی ها در یک فرایند روشمند ایجاد می شوند که در آن گدس مطالعات مقدماتی ترکیب بندی، تنالیته و رنگها را ابتدا خلق و به طور کامل انجام می دهد و سپس آن را از طریق لایه های خاکستری، رنگ مات و لعاب تعدیل شده به مقیاس بزرگ منتقل می کند.
گدس علارغم تلویحات دراماتیک از روایت، تمایل دارد که نقاشی هایش دوپهلو و در نظر مخاطب حرفه ای به نظر برسد. او می گوید: “من سعی می کنم از داستانگویی فاصله بگیرم … و باب تفسیر را باز بگذارم، از طریق کنارهم قراردادن عناصر کاملا متمایز ضرورت نوعی تعبیر و تفسیر را ایجاد کنم”. “من تمایل دارم از دادن هرگونه سرنخ در آثارم بپرهیزم تا امکان هرگونه توضیح و تفسیر بالقوه ای را که مخاطب ممکن است به آن برسد مسدود کنم. من میخواهم جرقه سوالات را ایجاد کنم، نه به آنها پاسخ بدهم.”
گدس مفهوم خلأ را در تابلوهایش به تصویر می کشد. گویی زمان به یک باره میایستد و هر کس در جایی که ایستاده است از زمین کنده و غوطهور میشود. ناگهان «بیگانگی» عجیبی پدید میآید. یکی از عناصر همیشگی گدس «کبوتر» است. در بسیاری از تابلوهای او «کبوتران» نیز از بال زدن بازمیایستند و غوطهور میشوند. اگر کبوتر نماد پرواز و پرواز نماد رهایی است، پس غوطهور شدنِ کبوتر یعنی «انهدام مفهوم پرواز»… زیرا در این بیوزنیِ خلأگونه «جا» دیگر بیمعناست. انسان و هر موجودییکسر بیجا میشود. وقتی زمان چونان قوطی نوشابه مچاله میشود دیگر مکان هم بیمعنا میشود. در جهان بیزمان، نهفقط انسان و موجودات زنده، که حتی اشیا نیز بیجا و بیمعنا شدهاند.
فضانورد آثار گدس نمادی از انسان پسامدرن و آخرالزمانیست. زمانی که زمین به نقطه پایان رسیده و انسان را در فضا رها کرده.